۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

هنگامه شب

اشك من در رويى تو باغبان دردهات،
جويه اى آژنگ را در نگاهم مى كشم.

اى تو عسئ منى، چون كليساى منى.
مريم آغوش پاكت، در پناهم مى كشم.

امشبم اى نازنين در جزاى عشق تو،
گردنم بر كاكولت دار خاهم مى كشم.

با سر مژگان تر شانه بر مويت زنم،
روز حشر از مويى تو در گواهم مى كشم.

چون فريشته دست چپ از گنه دورى و دور،
با صواب امشبم در گناهم مى كشم.

من ز دو روخسار جرم از سر شوق و شرور.
بوسه مى گيرم به اشك آه آهم مى كشم.

پيرهن آغوش گير گلبدن ناز تورا،
رشك من بالا از اين خون به راهم مى كشم.

خجند، 15 دسمبر سال 2008، ساعت 21:50

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر