۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

نوشباد

اگر ميرم در آغوش تو ميرم
چونانچه در لب نوش تو ميرم
مثال مويى افتاده سر کتف
به غمها در بناگوش تو ميرم

به سان پنجه‌هاى نور خورشد،
خزيده تا به عمق غنچه‌هايت،
به رويى جانماز سبزه‌اى گل
در آن لبهاى خاموش تو ميرم

اگر مولاى رومى از پی شمس،
به روی اين جهان بطلان كشيدست،
براى خاطر يك خنده اى تو،
همه را جز فراموش تو ميرم

كنم شبگون جهان را همچو مويت
ندارم طاقت روز دروغين،
تمام شب بپيچم در تن تو،
عزيزا مست و مدهوش تو ميرم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر